html> بافتنـــــــی - شایـد وقتـی دیگـــــــر . . .
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شایـد وقتـی دیگـــــــر . . .

چار زانو

خودت را جمع کرده بودی کنار ِ میزعسلی


من روی طاقچه پاهای ِ آویزانم را تکان می دادم


پیرزن ِ همسایه را آن سوی ِ پنجره دیدم

با آن تن ِ گرد َش تند و تند دستانش تکان می خورد


.

.

.

صحنه ی ِ جالبی بود

من داشتم می بافتم موهایم را


تو دروغ هایت را


پیرزن شال گردنی بلند . . .


می بافتیم . . .




+ تاریخ جمعه 93/11/3ساعت 5:26 عصر نویسنده بی دل ♡ | نظر